نامه های سرگشاده

ساخت وبلاگ
اگە زندگی من یە کتاب بود و قرار بود براش یە اسم انتخاب کنم ،اسم کتاب زندگیم؛ «دوبارە » بود. چون هربار هرطوری که افتادم «دوباره» بلند شدم و راستش حتی معلوم نیست تا روزی که زنده‌ام چندتا دوباره ی دیگه رو هم قراره تجربه کنم، اما مطمئنم که هرچقدر سخت، هر چقدر دور، هرچقدر مصدوم، اما دوباره پا میشم، انگار این خاصیت منه که در برابر زندگی تسلیم نشم ... + جمعه ۱ دی ۱۴۰۲ | نامه های سرگشاده...ادامه مطلب
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 15:38

خاموش شدن احساسات یکی از عجیب ترین حالاتیه که تو زندگیم تجربه کردم و نمیدونم حتی که خوشاینده یا ناخوشایند؟اینکه چیزی خوشحالت نکنه والبته چیزی هم ناراحتت نکنه، اینکه هیچ اتفاقی عصبانیت نکنه ، اصلا هیجان زده نشی ، از هیچ چیزی لذت نبری ، و مهمتر ازهمه اینکه واقعا ، واقعا دیگه از هیچ چیزی نترسی نه از سوسک و کرم و مار و نه از از دست دادن آدمها و نه حتی از بی پولی . یه پوکر فیس اورجینال مثل وقتیه که قدرت چشاییت رو از دست میدی و خوردن کته ماست با کته کباب هیچ فرقی برات نداره از یه طرف خوبه که طعم کته ماست رو حس نمیکنی اما خب نمیتونی از کته کباب هم لذت ببری ... + شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ | نامه های سرگشاده...ادامه مطلب
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 19:45

خیلی عجیبه ولی انگار اون کامی که نشد از زندگی بگیری ، رو میتونی از سیگار بگیری. نامه های سرگشاده...
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 17:42

۱- ولی عجب سال جان فرسایی بود برای ما ! خدایا شکرت که امسال تموم شد ، خدایا شکرت که دووم آوردیم.من خیلی سختی کشیدم خیلی ...وقتی میگم خیلی یعنی واقعا خیلی... نه چیزی که خودم بگم ، هرکی منو از نزدیک بشناسه میگه اینو اما عوضش یه آزادی و رهایی بزرگ به دست آوردم. اینکه دیگه از  هیچی نمیترسم. دیگه هیچ ترسی برام‌ باقی نمونده. میدونم ناراحت میشم ، غمگین میشم اما دیگه از هیچی نمیترسم و به یه پذیرش بزرگ رسیدم.۲- وقتی داشتم فیلم coda رو نگاه میکردم، تقریبا اواسطش غصه خوردم برای روبی و فکر کردم و حتی مطمئن بودم که دیگه هیچی درست نمیشه. اما وقتی به آخرش رسید دیدم که  نه، بعضی وقتا میشه ... همیشه وقتی خیلی نا امید میشم ، یاد همین فیلم میافتم ، یاد وسط های فیلم  و آخر قشنگش.گاهی میشه ، نباید پرسید چطوری یا چگونه ، چون توی مخیله ی انسان،  توی منطقش شاید نگنجه ، اما میشه ، بهش میگن «معجزه ✨»۳. کاش برای منم بشه  + سه شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۱ | نامه های سرگشاده...ادامه مطلب
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 22:42

یه بار خواب میدیدم که میخوام از خواب بیدارشم اما نمیتونستم،میخواستم چشمهام رو باز کنم اما نمیشد، میخواستم دستم رو حرکت بدم یا یه صدایی از خودم دربیارم که آدمهای دیگه بتونن بیدارم کنن اما نمیشد ،نمیتونستم همونجا توی خواب داشتم فکر میکردم که شاید رفتن به کما شاید مردن هم همچین حالیه ! میخوای یه کاری بکنی اما نمیتونی.حواسم به همه جا بود ، حواسم به آدم های دور و برم ،به حرکت ماشین ،به جاده ای که ازش متنفرم بود. بیدار که شدم دیدم ناخودآگاهم چقدر خوب زندگیم رو تصویر سازی کرده برام.  وقتی برای نجات دست و پا میزنی اما هیچکاری محض رضای خدا هیچکاری از دستت برنمیاد.نمیدونم قراره چه جوری  با دردهای بعد و بعد و بعد تر کنار بیام.  + چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ نیلوفر | نامه های سرگشاده...ادامه مطلب
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 167 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 3:19

در حال حاضر و حتی مدتی که گذشته و آینده ای که دیده میشه انگار همه چی بر ضد من و خلاف میل منه! امیدوارم حداقل قضیه از اونایی باشه که بعدها میفهمی فکر کردی بر ضدته اما در واقع به نفعت بوده!

+ شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ نیلوفر |

نامه های سرگشاده...
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 169 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 3:19

 

نكند این همه بد قلب مرا سست كند 

نامه های سرگشاده...
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : كاشكی,نشود, نویسنده : leeteero بازدید : 205 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:00

اهنگ غمنومه را از همان روزی که شنیدم تا به حال و تا به حال نه فقط به یک آهنگ گوش کردنی بلکه به یک سبک زندگی تبدیل شد. از همان روزی که توییت کردم کاش "کسی" پیدا بشه  که بشه بهش گفت: چنان از نا امیدی های هم امید می سازیم که از یک شمع باور مرده صد خورشید می سازیم . از همان روزی که بالن سال تحویل را به اسمان فرستادم و زیر لب خواندم: زمین از غیر ممکن ها پره اما تو ممکن باش ... از همان وقتهایی که دلم می خواهد فریاد بزنم به آواز قناری های مسلخ دیده مومن باش ...!!! از همان وقت هایی که لبخند می زنم و زمزمه می کنم من و تو آبروی مونده ی باغیم و بار آور ... از همان وقتهای دلتنگی که جلوی آینه می خوانم اگرچ نامه های سرگشاده...ادامه مطلب
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : غمنومه, نویسنده : leeteero بازدید : 161 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:34

  برای رویاهای غیر قابل دسترس ما فقط دوحالت وجود داره؛ یا اینکه در یک سیاره ناشناخته در حال رشد هستن و روز به روز ما با رویاپردازی بیشتر داریم تغذیه شون می کنیم ، یا اینکه توسط آدمهایی در یک جغرافیای دیگه دزدیده شدن ، که این روزها با پیشرفت تکنولوژی و وجود شبکه های اجتماعی می تونیم پیداشون کنیم و ته دلمون به کسی که در حال زندگی کردن رویای ماست بگیم :رویا دزد ! مسلما به تعداد رویا پردازی های ما آدمهای متفاوت ، شغل های متفاوت، خانه های متفاوت  وهزاران رویای متفاوت دیگه وجود داره. و چیزی که به وضوح میتونم ببینم این هست که در یک سیاره ی دیگه کتابفروش یا گلفروش هستم و در شرایط دیگری  که احتمالا کمی جوانتر هستم یک کافه دنج باز کردم و روی در آن نوشته ام: [صندلی های این کافه برای تولد های پر سر و صدای شما هرگز رزرو نخواهد شد ، لطفا سوال نفرمایید.] نامه های سرگشاده...ادامه مطلب
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leeteero بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 8:25

 

فکر می کنم بیشتر رفاقت های عمیق و ماندگار در دوران تنهایی آدم ها شکل می گیرد. وقتی دو آدم تنها با هم دوست می شوند و تمام وقتشان برای هم است! چرا که زمان هایی را  که آنها باهم گذرانده اند و از تصمیم ها و حرف هایی از هم، برای  آینده شان خبر دارند که بدون هیچ نیت و قصدی و درست از ته دل برآمده است .

 

نامه های سرگشاده...
ما را در سایت نامه های سرگشاده دنبال می کنید

برچسب : رفیق, الله,رفیق,رفیقم کجایی, نویسنده : leeteero بازدید : 179 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 8:25